داستان های ترسناک و جذاب

در ابتدا می خواهم این مقاله را با یک سوال شروع کنم. آیا تا به حال فیلم های ترسناک تماشا کرده‌اید؟ شما جز کدام دسته از افراد هستید که کسانی که هیچ حسی نسبت به داستان های ترسناک ندارند؟ و یا کسانی که تا مرز سکته هم پیش می روند؟ از نظر من وجود ترس لازمه زندگی است اما چرا ما باید این حس را بی خود و بی جهت قلقلک دهیم؟ وجود حس ترس ضروری است زیرا موجب جلوگیری از  تصمیمات غلط می شود. اما خواندن داستان های ترسناک به طور داوطلبانه می‌تواند در درازمدت تاثیرات منفی بر روح انسان بگذارد. داستان های تخیلی هم به نوبه ی خود باعث ایجاد توهم در انسان می شوند.

 به نظر شما آیا داستان های ترسناک واقعی هستند؟ من در این مقاله قصد دارم شما را با یکی از داستان های ترسناک واقعی آشنا کنم. البته درباره تاثیر داستان های ترسناک بر مغز هم صحبت خواهیم کرد.

تاثیر داستان های ترسناک بر مغز

 دانشمندان و روانشناسان زیادی بر روی تاثیرات داستان های ترسناک بر مغز تحقیق کرده اند. یک تئوری مشهور درباره ی این تاثیرات وجود دارد و آن هم این است: نظریه احساسات بیان می کند که تفسیر ما از نشانه های فیزیولوژیکی بسته به فرد متفاوت است. این دقیقاً همان چیزی است که در بالا به آن اشاره کردیم. بعضی افراد با دیدن فیلم های ترسناک و خواندن قصه وحشتناک برای سرگرمی دچار تپش قلب و افزایش دفعات تنفسی می‌شوند. در مقابل آنها کسانی هم هستند که فیلم های ترسناک برای آنها مانند یک لالایی شیرین است و فقط یک حمله آدرنالین کوچک برای آنها اتفاق می افتد.

اما یکی از عوارض داستان های ترسناک بی خوابی است. به دلیل ترس شدیدی که بعد از خواندن داستان های ترسناک در فرد ایجاد می شود، ممکن است فرد در خوابیدن به مشکل بخورد. یا در هنگام خواب بدن او دچار پرش شود. از دیگر تاثیر های منفی داستان های ترسناک بر مغز ایجاد اضطراب است. شدت و طول عمر اضطراب هم به فرد بستگی دارد. با این حال کودکانی که زیر ۱۴ سال هستند با دیدن فیلم های ترسناک و یا خواندن داستان های ترسناک، این اضطراب  در بزرگسالی هم گریبان گیر آنها خواهد بود. ممکن است آن ها به دلایل غیرمنطقی دچار ترس های بیهوده شوند.

از تاثیرات مخرب داستان های تخیلی هم میتوان ایجاد توهم را نام برد، به خصوص در کودکان. تا جایی که می توانید برنامه های کودکان و نوجوانان را کنترل کنید. این تاثیرات منفی می توانند طولانی مدت و مادام ‌العمر شوند.

آیا داستان های ترسناک، واقعی هستند؟

اینکه داستان های ترسناک واقعی هستند یا خیر سوالی است که ذهن همه ما را درگیر کرده است. به نظر شما آیا یک قصه وحشتناک واقعی هستند؟ اگر شما جزء افرادی هستید که این داستان ها ذره ای ترس در شما ایجاد نمیکنند، قطعاً می گویید تمام آنها غیر واقعی هستند و یا خیلی از آن‌ها داستان‌های تخیلی هستند. اما اگر جزو آن دسته از افراد باشید که تا مرز سکته پیش می روید، می گویید این داستان ها واقعی هستند.

 اما حقیقت چیست؟ حقیقت این است که داستان های تخیلی نیز می‌توانند جزو داستان های ترسناک قرار بگیرد. در نتیجه قصه های وحشتانک و یا داستان های تخیلی می‌توانند بر اساس واقعیت هم باشند. اگر فیلم های ترسناک هالیوود را نگاه کرده باشید شاید از ابتدا تا آخر فیلم را با خود صحبت کرده اید که اینها تنها فیلم هستند و هیچ کدام واقعیت ندارد. در واقع کارگردان از مسائل تخیلی استفاده میکند تا یک داستان واقعی را با جذابیت بیشتری به تصویر بکشد.

 وظیفه خود می‌دانم تا این را به شما بگویم داستان های ترسناک واقعی هم وجود دارند. خیلی از اتفاقاتی که در طول روز برای انسان ها رخ می دهند، می توانند داستانهای کوچک ترسناکی باشند. چرا که ما آنها را ترسناک می پنداریم. در واقع به دلیل پیش زمینه ای که در طبیعت روح انسانها وجود دارد هر اتفاقی را می‌توانیم ترسناک تلقی کنیم. تمام این ها به دلیل ذهنیت های منفی خود انسان ها است. حالا که تا حدودی متوجه شدید داستان های ترسناک واقعی هم وجود دارند، می خواهم شما را با یکی از واقعی ترین داستان های  ترسناک آشنا کنم. پس  تا آخر این مقاله را مطالعه کنید.

یک نمونه جذاب از داستان های ترسناک واقعی

 قبل از هر چیز از شما میخواهم خلاصه  داستان  را بخوانید و کامل تصور کنید. سپس فکر کنید آیا  این داستان واقعی است یا خیر.

یکی از معروف ترین داستان های ترسناک عروسک آنابل است. برای یک بار هم که شده قطعاً این اسم به گوش شما خورده است. آیا داستان عروسک آنابل واقعی است؟ ماجرا از چه قرار است؟ در سال ۱۹۷۱ مادری برای دخترش که یک پرستار ۲۸ ساله بود یک عروسک به عنوان هدیه می خرد.  دخترک جوان با اینکه سن اش برای عروسک بازی زیاد بود اما علاقه زیادی به آن عروسک داشت.  اما پس از چند روز دختر که پرستار و هم خانه اش متوجه رفتارهای عجیبی از سمت عروسک‌ آنابل شدند. این رفتارها شامل جابجا شدن عروسک، حرکت بازو و دست های عروسک و در آخر خونریزی از دست عروسک بود.

آنابل و موزه وارن آمریکا

 همه ما می دانیم که هیچ عروسکی دارای روح و جان نیست که بتواند از بدنش خون بیرون بریزد. اما برای عروسک‌ آنابل این اتفاق افتاد. کم کم دخترک پرستار و هم خانه‌اش به این فکر افتادند تا به سراغ افراد مختلفی از جمله جن گیرها و کسانی که روح احضار می کنند، بروند، در آخر متوجه شدند در زیرزمین خانه ای که در آن زندگی می کنند جنازه دختری به نام آنابل دفن شده است و و روح آن دختر کوچک از آنابل خوشش آمده است. اهالی خانه در ابتدا فکر کردند این عروسک توسط روح آنابل تسخیر شده است و دلشان به حال آن سوخت. اما بعدها به خاطر مزاحمت های زیاد و و به دلیل اینکه باعث مرگ کسی نشود عروسک آنابل را به موزه وارن در آمریکا تحویل دادند.

 این موزه مرکز تحقیقات قدرت های ماوراء الطبیعی است و تمام چیزهایی که در این موزه هستند توسط ارواح و اجنه تسخیر شده اند. حالا که داستان به پایان رسیده است اطمینان پیدا کردید که عروسک آنابل یک داستان واقعی است. زیرا هم اکنون این عروسک در موزه وارن حضور دارد، اما درون محفظه شیشه‌ای و بسیار محکم، تا به کسی آسیب نرسد. گاهی حقیقت می تواند از یک داستان هم ترسناک تر باشد.

نویسنده: عجیب تو جیب

کپی برداری از محتوا تنها با ذکر نام “عجیب تو جیب” و “درج لینک دقیق محتوا” در سایت مجاز است و در غیر اینصورت و مشاهده آن پیگرد قانونی دارد.